واژه شناسی/آتش نشان

آتش‌نشان: افرادی که بی‌کار در طبقه‌ی بالای یک ساختمان نشسته‌اند و انتظار می‌کشند جایی آتش بگیرد تا از آن میله‌‌ی کلفتی که در فیلم‌ها هم مشاهده کرده‌اید پایین بیایند و با سر و صدای زیادی که راه می‌اندازند، محلّ آتش‌سوزی را به همان چند نفری که احیاناً تا آن لحظه متوجّه نشده‌اند، نشان بدهند تا همه به محل حادثه بیایند و ندیده از دنیا نروند! خودشان هم معمولاً دیر می‌رسند تا مردم بیش‌تری یک آتش‌سوزی واقعی را تماشا کنند و به یاد عذاب آخرت بیفتند و کم‌تر مرتکب گناه شوند. من تعجّب می‌کنم چرا این آتش‌نشان‌های عزیز از ابتدا در همان طبقه‌ی اوّل منتظر نمی‌مانند تا مجبور نشوند زحمتِ پایین آمدن از آن میله‌ی کذایی را بر خود تحمیل کنند؟!

صندوق صدقات تقلّبی

یکی از اقوام تعریف می کرد:

   یک بنده خدایی در مشهد، صندوقی شبیه صندوق صدقات تعبیه کرده بود و بر روی آن نوشته بود: صندوق کمک به ابوالفضل.

او را شناسایی کرده و دستگیر کردند! می دانید چرا؟

چون منظور وی از ابوالفضل، خودش بوده؛ نه حضرت ابوالفضل علیه السلام!

من هنوز ذهنم مشغول است که چگونه می خواهند او را محاکمه کنند؟ دروغ که نگفته! نام خودش هم ابوالفضل است.

بنده خدا فقیر بوده و برای خودش کمک جمع می کرده است. مردم هم با رضایت کامل به وی کمک می کردند.

بهتر از این است که از دیوار مردم بالا رود و دزدی کند که...!

ولی خودمونیم عجب فکر اقتصادی ای داشته طرف!                            

 

سبک زندگی دانشجویی 3

روز دانشجو بر تمام عالمانِ عملی مبارک باد! عالم بی عمل هم که اصلاً به درد نمی خورد!

دانشجو باید نامه‌نگاری بلد نباشد! اگر بلد بود نامه بنویسد، آن وقت هی هوس می کند به مسئولان خدوم دانشگاه، نامه بنویسد و از وضعیت موجود شکایت کند و به انتقاد (اعم از سازنده و غیرسازنده) بپردازد. وظیفه‌ی دانشجو که نامه‌نگاری نیست. دانشجو باید سرش به کار خودش باشد و درسش را بخواند.

واژه نامه/میوه های دانشگاه

میوه‌های دانشگاه: ابزاری برای سنجش میزان تقوای دانشجوها! هر کس نخورد، باتقواتر است. چیزهایی که کارکرد میوه‌های مصنوعی را دارند و هدف کاشت آن‌ها، صرفاً افزایش تقوای دانشجوها بوده است و هیچ ارزش دیگری ندارند. استفاده‌ی دانشجوها از این میوه‌ها از أکل میته هم حرام‌تر است و در مواردی، موجب دل‌درد گردیده است. نگریستن به آن‌ها شبهه‌ناک می‌باشد و احتیاط در ترک آن است!

   

یک بغل تاریخی!

   بسی خوشحال انگیزناکیم و در لباس های خود نمی گنجیم که بالأخره مذاکرات هسته ای حداقل یک نتیجه ی مثبت داشت.

می پرسید کدام نتیجه؟

ای بابا! مگر این عکس را ندیده اید؟!

اگر تنها نتیجه ی مذاکرات همین بود که این دو نوگل پژمرده به یکدیگر برسند، مذاکرات، موفقیت آمیز قلمداد میشد!

بالأخره ایران و آقای ظریف هم ثوابی کردند و سبب خیر شدند! اجرشان با خداوند!

ظاهراً چند وقتی دنبال بهانه بوده اند که هم دیگر را در آغوش بگیرند و گفته اند چه فرصتی بهتر از این؟! بگذار یک امتیازی به ایران بدهیم تا این فرصت دست بدهد و ما هم حالی بکنیم!

مکالمه ای فرضی بین خانم اشتون و جان کری(وزیر امور خارجه امریکا):

کری: عزیز دلم! مقصود تویی؛ ایران و هسته ای بهانه است! می دونی چند وقته انتظار چنین لحظه ای را می کشم؟!

اشتون: باز هم خوب شد تو هستی که یک بغل بدهی! این ایرانی ها که دست هم با من نمی دهند؛ چه رسد به بغل! دیگه داشتم افسردگی می گرفتم!

کری: اگه می دونستیم، زودتر یه امتیازی به این ایرانی ها می دادیم تا چنین فرصتی دست بدهد!

اشتون: خوب بسته دیگه بی جنبه! ول کن بقیه اش را بگذار برای پشت دوربین ها!

صدروزگی دولت مبارک

دولت یازدهم هم بالأخره به سلامتی 100 روزه شد. اما آن همه وعده ها چه شد؟! 

شاید منظور دولت محترم، صد روز کاری بوده است که البته به لطف تعطیلی های مکرر، هنوز دولتمردان چند روزی فرصت دارند.

شاید هم منطورشان 100 روز آخرتی باشد و در این صورت هم هنوز فرصت باقی است!

مردم عزیز امیدوار باشند و ذره ای از امید خود را از دست ندهند. چون اگر امید از دست برود، فاتحه ی دولت خوانده است!

دولتمردان عزیز هم اصلاً نگران نباشند! مگر قبلی ها به همه ی شعارهایشان جامه ی عمل پوشانیدند؟! شما هم نپوشانید و بگذارید عریان بماند! فقط مراقب باشید سرما نخورد!

• دوباره حسّ تغزّل حقیر گل کرد و دو بیت فرد بر بنده الهام شد:

« ای که صد روز رفت و در خوابی / مگر این چند ساله دریابی! »

« بهبود اقتصادی، افسانه است و افسون / چند سالِ دولتت را خدمت گزار شیخا! »

البته آقایان نگران نباشند. چون هنوز بیش از 1300 روز فرصت دارند تا خودی نشان بدهند!

انصاف

انصاف به سبک رستوران دانشگاه!

هر سه موز در سلف یک دانشگاه در یک شب داده شده است!

خودتان درباره ی انصاف مسئولان محترم قضاوت کنید!

معرفی غذا: خوراک بره

معرفی غذا: خوراک بره

این مطلب در بهمن ماه سال 1392 (شماره ی 32) نشریه ی طنز و کارتون خط خطی چاپ شده است.

_ نام دیگر غذا: چمن‌پلو.

_ موارد مصرف: سلف بعضی دانشگاه‌ها، پادگان‌ها، زندان ها، عروسی‌های شلوغ و ... .

_ مواد لازم:

1.       چمن (یا هر نوع سبزی دیگری که گوسفندان محترم می‌تناولند) : یک چهارم دیگ.

2.       روغن: یک چهارم دیگ.

3.       آب: یک چهارم دیگ.

4.       لوبیا: یک پنجم دیگ.

5.       گوشت: یک تکه‌ی صدگرمی (برای این‌که فقط بوی گوشت بگیرد).

6.       ادویه: به مقدار لازم.

7.       ماشین چمن‌زنی: به مقدار لازم.

8.       سایر مواد: به دلخواه بریزید تا دیگ خالی نماند.

_ طرز تهیه:

   ابتدا دست های خود را با آب و صابون می شوییم. ماشین چمن‌زنی را روشن می‌کنیم و مشغول زدن چمن‌ها می‌شویم. البته این کار باید با دقت انجام شود که چمن‌های عزیز زیاد دردشان نیاید و دفعه‌ی بعدی هم بتوانیم آن‌ها را بزنیم! پس از بازگشایی درب ماشین چمن‌زنی، چمن‌های داخل آن را خالی کرده و توسط سموم مجاز خوراکی (که ضرر قابل توجهی برای انسان ندارند) آن‌ها را ضدّعفونی می‌کنیم. سپس زیر دیگ را روشن می‌کنیم و شعله را تا آخرین درجه بالا می‌بریم. چون خورندگان محترم را نباید زیاد منتظر گذاشت! مرحله‌ی بعد، اضافه کردن مواد است که ترتیب خاصی ندارد. بعد از اضافه کردن مواد، درب دیگ را می‌گذاریم. پس از نیم ساعت، یک خوراک بره‌ی خوش‌مزه خواهیم داشت! البته پیش از کشیدن غذا داخل ظرف‌ها باید قلّاب بیاندازیم و آن یک تکّه گوشت را دربیاوریم! چون همان طور که گفته بودیم، همین که بوی گوشت بدهد، کافی است و با توجه به گران بودن این طلای قرمز، برای دفعات بعدی هم باید از آن استفاده کنیم!

_ تذکر جدی: توصیه می‌کنیم در مجالسی که از این غذا استفاده می‌شود، به تعداد لازم، سرویس بهداشتی تدارک ببینند! چراکه استعمال عبارت "گلاب به رویتان" زیاد خواهد شد و ترافیک، سنگین خواهد شد.

_ پیام‌های بازرگانی:

1- با ما یک خوراک بره‌ی خوب را در کنار خانواده تجربه کنید: چمنِ آماده‌ی پِشگل‌نشان برای افراد خوشگل‌بیان! در بسته‌های یک کیلویی تا ده کیلویی. چیده شده و بسته‌بندی شده با دستگاه‌های فوق اتوماتیک! تأیید شده توسط اداره‌ی بهداشت علوفه‌ی دامی! همراه با قرعه‌کشی! جایزه: هر روز یک گونی پشگل تر و تازه! چمن‌های پشگل‌نشان را تنها با هولوگرام پشگل طلا خریداری فرمایید!

2- چمن‌پلو را با برنج کمر باریک تجربه کنید! دارای باریک‌ترین کمر در بین برنج‌های داخلی و خارجی! دارای شماره‌ی ثبت اختراع در سازمان حمایت از کمر باریک‌ها! با برنج کمر باریک، کمر باریک شوید و از باریکیِ کمرتان لذّت ببرید!

3- ماشین چمن‌زنی آسان‌زن. دارای ابرِ نوازشگرِ چمن‌ها. ضدّعفونی‌کننده‌ی خودکار چمن‌ها. دارای تکنولوژی پخش موسیقی به جای ایجاد صدایی گوش‌خراش. 

           

سبک زندگی دانشجویی 2

       دانشجو باید دست به قلم نباشد! اگر دست به قلم خوبی داشته باشد، هوس می کند نشریه تأسیس کند و برای اینکه کارش بگیرد و خواننده پیدا کند، به همه ی مسئولین دانشگاه و همه‌ی بخش‌ها انتقاد کند! این طوری، همه‌ی مسئولین را علیه خود می‌شوراند و ممکن است کارش به کمیته انضباطی بکشد. خلاصه این‌که بهتر است دانشجو فقط درس بخواند و آهسته برود و بیاید که گربه‌های دانشگاه، شاخش نزنند و مشکلی برایش ایجاد نشود!

کلاس در وقت اضافه!

کلاس در وقت اضافه

بعضی از استادهای محترم، دانشجوها را بیش از حدّ مجاز سر کلاس نگه می‌دارند. طبق آیین‌نامه‌ی وزارت علوم، زمان حضور استاد در یک کلاس دو ساعته باید 100 دقیقه باشد!