مزخرفات

میوه هایی ناچیز از نهال کوچک وجودم

مزخرفات

میوه هایی ناچیز از نهال کوچک وجودم

مزخرفات

سلام. این تصویر کودک درونم است!
مطالبی بس در گونه ی خود، نادر که باید با آب طلا نوشت؛ از بس که مزخرف اند!

نویسندگان
  • ۱
  • ۰

یکی از اقوام تعریف می کرد:

   یک بنده خدایی در مشهد، صندوقی شبیه صندوق صدقات تعبیه کرده بود و بر روی آن نوشته بود: صندوق کمک به ابوالفضل.

او را شناسایی کرده و دستگیر کردند! می دانید چرا؟

چون منظور وی از ابوالفضل، خودش بوده؛ نه حضرت ابوالفضل علیه السلام!

من هنوز ذهنم مشغول است که چگونه می خواهند او را محاکمه کنند؟ دروغ که نگفته! نام خودش هم ابوالفضل است.

بنده خدا فقیر بوده و برای خودش کمک جمع می کرده است. مردم هم با رضایت کامل به وی کمک می کردند.

بهتر از این است که از دیوار مردم بالا رود و دزدی کند که...!

ولی خودمونیم عجب فکر اقتصادی ای داشته طرف!                            

 

نظرات (۲)

باید بهش گفت:
                         ما هنوز در اول وصف تو مانده ایم!!!!!
یاعلی
همی گویم و گفته ام بارها...

واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند/چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند...

آره..... آقا سید!
پاسخ:
بعله. شما که لالایی بلدی چرا خوابت نمی بره؟!
بنده که هیچ وقت ادعایی نداشته ام.
به جای آره باید گفت بله. این را فکر کنم توی مهدکودک یادمان داده اند. البته لابد شما از همان دوران هم گُندگی می کرده اید و به مهدکودک نمی رفتید که کسر شأنتان نشود!
یا حق.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی