مزخرفات

میوه هایی ناچیز از نهال کوچک وجودم

مزخرفات

میوه هایی ناچیز از نهال کوچک وجودم

مزخرفات

سلام. این تصویر کودک درونم است!
مطالبی بس در گونه ی خود، نادر که باید با آب طلا نوشت؛ از بس که مزخرف اند!

نویسندگان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سیستم جامع دانشگاهی گلستان» ثبت شده است

  • ۱
  • ۱

   در بررسی‌های تاریخی خود به این نتیجه رسیدم که تاریخچه‌ی سامانه (همان «سیستم» در بیان غربی‌ها و غرب‌زده‌ها!) گلستان به قرن چهارم هجری یا حتّی قبل‌تر باز می‌گردد. تعدادی از شواهد تاریخی را از مقابل دیدگان مشتاق شما می‌گذرانیم:

·           قدیمی‌ترین سرنخی که به دست ما رسیده، مصرعی از حکیم ابوالقاسم فردوسی (قرن چهارم) می‌باشد: «گلستان چین با 40 اوستاد». اشاره به ارائه‌ی 40 استاد برای یک درس دارد و ظاهراً ناراحت است که چرا دانشجو این‌قدر باید سر در گُم باشد و نداند که درسش را با کدام استاد بردارد! شاید همان‌جا دست به دعا برداشته و از پروردگار خویش درخواست کرده که هر درس فقط با یک استاد ارائه شود تا دانشجویان دغدغه‌ی اتخاب استاد را نداشته باشند و تنها دغدغه‌ی آنان درس باشد و درس! دعایی که که چون جناب فردوسی زمان و مکان آن را مشخص نکرده بود، امروز در حقّ ما مستجاب شده است! مانند دعای باران که ما دعا می‌کنیم و ژاپن را سیل می‌برد!

   البته از آن‌جایی که چینی‌ها معمولاً در بیش‌تر زمینه‌ها از روی دست کشورهای دیگر تقلید می‌کنند، قطعاً پیش از این‌ها در نقطه‌ی دیگری از جهان از این سامانه بهره‌برداری شده بوده است.

·        در اشعار جناب خاقانی (قرن ششم):

ü     به نظر می‌رسد ایشان این شعر را پس از مشاهده‌ی نمره‌های پایین خود در سامانه‌ی گلستان، سروده باشند:

«هر زمانی بر دلم باری رسد      وز جهان بر جانم آزاری رسد

چشم اگر بر گلستانی افکنم       از ره گوشم به دل خاری رسد»

ü     در جای دیگری نیز هنگامی که به دلیل نقص فنّی و... دسترسی وی به این سامانه، ممنوع شده بود و به قول خودمان، اَکانت او را بسته بودند، سروده است: «عندلیبم، به گلستان شدنم نگذارند»

·        در بیان جناب مولوی (قرن هفتم):

ü     هنگامی که این شاعر پرآوازه به دلیل قطع بودن دسترسی یک تن از هم‌کلاسیانش به اینترنت، می‌خواسته برای او نیز انتخاب واحد کند، با عجله گفته است رمز عبورت را بگو تا دیر نشده: «راز گلستان برگو برگو»

ü     در جایی دیگر به مسئولان محترمِ دانشگاه که با زحمات شبانه این سامانه‌ی کاملاً جامع را فراهم فرموده‌اند اشاره دارد: «پیشوا و رهنمای گلستان»

·        شیخ اجل، سعدی شیرازی (قرن هفتم):

ü     ایشان ظاهراً در ابتدا به دلیل پایین بودن سرعت و دشواری دسترسی به این سامانه، گلایه‌مند بوده و سروده است: «تا بنالیم در گلستانت». اما پس از چندی که به همت مسئولان محترم مشکل‌ها مرتفع شده و برای جلوگیری از روسیاهی در تاریخ از جناب سعدی درخواست شعری در ستایش سامانه‌ی گلستان کرده‌اند، شاعر خوش‌ذوق شیرازی برای دل‌خوشی مسئولان زحمت‌کش و هم‌چنین برای این‌که مبادا دسترسی‌اش به سامانه، بسته شود، فرموده است: «وین گلستان همیشه خوش باشد»!

ü     هنگامی که یکی از اساتید محترم، نمره‌ها را در سامانه‌ی گلستان وارد کرده نیز برای این‌که به هم‌اتاقی‌اش بگوید برو نمره‌ات را ببین، خطاب به او سروده است: «یکی به حکم نظر، پای در گلستان نِه».

·        وحشی (قرن 10): ایشان هم از بس انسان چشم‌پاکی بوده است، فرموده من هرگز وارد سامانه‌ی کسی نمی‌شوم و هنگامی هم که کسی در حال مشاهده‌ی تعداد غیبت‌ها یا نمره‌های خود است، هرگز به صفحه‌ی نمایشگر وی نگاه نمی‌کنم: «من و از دور، تماشای گلستان کسی»! عجیب است که در قرن دهم، انسان‌ها این موضوع را می‌فهمیدند، اما اکنون که در قرن پانزدهم به سر می‌بریم، هنوز بعضی به زشتیِ این نگاه‌های دزدکی پی نبرده‌اند!

·         جناب بیدل دهلوی (قرن 12): ایشان هم انتقاد خود به نظام آموزشی کشور و نظام گلستان را این‌گونه بیان می‌کند: «زین گلستان، درس دیدار که می خوانیم ما»! ظاهراً شاعر محترم نیز آن زمان فهمیده بود که با این نظام آموزشی نمی‌توان به جایی رسید؛ اما هنوز هم بعضی آقایان از فهم این مسئله، عاجزند!

·        حضرت امام خمینی(ره): از آن‌جایی که در کشور ما، همه در برابر قانون یکسان هستند و هیچ‌گونه تبعیضی میان افراد نیست، ممکن است دسترسی بالاترین مقام یک کشور نیز به این سامانه، به دلایلی مشخص یا نامشخص، بسته شود! چنان‌که دسترسی حضرت امام نیز بسته شده بود و هنگامی که تمامی هم‌کلاسی‌های ایشان به سامانه دسترسی داشته‌اند و ایشان از این نعمت محروم بوده‌اند، با حسرت تمام سروده‌اند: «یاران تمام، طرف گلستان و من خموش»!

  • سید محمد میرلوحی