مزخرفات

میوه هایی ناچیز از نهال کوچک وجودم

مزخرفات

میوه هایی ناچیز از نهال کوچک وجودم

مزخرفات

سلام. این تصویر کودک درونم است!
مطالبی بس در گونه ی خود، نادر که باید با آب طلا نوشت؛ از بس که مزخرف اند!

نویسندگان

۴۳ مطلب توسط «سید محمد میرلوحی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۱

   بهار امتحانات هم تقرباً هم‌زمان با بهار طبیعت به پایان رسید. اما گرمای تابستان با سردی فضای آموزشی کشور، هم‌زمان شده است.

   کاش می‌شد برای امتحانات هم جشن گل‌ریزان برگزار کرد! جشن آزادی علم‌آموزان از دست زندانی به نام دانشگاه / مدرسه و شکنجه‌ای به نام امتحان! شاید هم رهایی دانشگاه / مدرسه از دست دانشجوها برای این‌که خالی شود و یک نَفَس راحتی بکشد!

  • خطاب به نمره‌گرایان که اگر بدانند پایین‌ترین نمره‌ی یک استاد، 19 است، کلّاً قید درس خواندن را می‌زنند و هم چنین خطاب به کسانی که برای یک نمره حاضرند به هر کاری دست بزنند و هر چیزی را بخورند (مثلاً پاچه ی استاد را) و هر چیزی را بکشند (مثلاً ناز استاد را) و قید هر چیزی را بزنند (مثلاً عزت نفس را) :

ای بی خردان! نمره ی بالا هیچ است / و آن 20 گرفتن به تمنّا هیچ است

خوش باش که 10 و 20 فرقی نکند /  نمره همه هیچ است، چو دنیا هیچ است

  • مناجات بعد از امتحانات:

آنان که صفر را به نظر، بیست‌ها کنند         کاشکی به نمره‌های منم یک نیگا کنند

 

  • سید محمد میرلوحی
  • ۰
  • ۱

طرح عید تا عید

   در این طرح با مولایمان -امام زمان علیه السلام- عهد می‌بندیم از امروز (جمعه) که سال‌روز میلاد ایشان و حضور در دنیا است، تا روز (جمعه‌ی) ظهورشان، کاری که موجبات ناراحتی و حزن حضرت (که موجب نارضایتی حضرت حق نیز می‌گردد) را فراهم می‌آورد، انجام ندهیم.

   بیاییم با شرکت در طرح «جمعه تا جمعه‌» و جهانی کردن آن، با ترک گناه، هم به نجات خود و جامعه‌ی جهانی کمک کنیم و هم با آماده‌سازی جهان، گامی در جهت نزدیک‌تر شدن ظهور آن حضرت برداریم. به جای آن‌که باری باشیم بر دوش حضرت، یار و یاور باشیم و دوشادوش ایشان جهاد کنیم. به جای آن‌که خاری در چشم مولایمان شویم، نور چشم و مایه‌ی چشم‌روشنی ایشان باشیم. إن شاء الله تعالی.

فرخ آن روز که از کعبه ندا برخیزد                 در دهان همه از می، قدحی برریزد

  • سید محمد میرلوحی
  • ۰
  • ۳

تیریپ مدیریتی

   شیک و پیک کرده بود. با کت و شلوار ست و کیف تمام چرم (که فقط قیمت دسته‌ی آن از کلّ لباس‌هایم بیش‌تر بود)، خرامان خرامان در حال تشرّف به کلاس درس بود. دیگر به آن جایم رسیده بود (این عبارت تصویری است)! حرصم درآمد! از اعماق وجودم فریاد برآوردم: پسره ی گستاخ! می‌دانی ساعت چند است؟! یک ساعت از وقت غیرمفید کلاستان گذشته است!

   با آرامش کامل برگشت، سر تا پایم را ورانداز کرد و در حالی که لبخندی متمسخرانه (از آن لبخندهایی که رییس جمهورها هم زیاد می‌زنند و طرف مقابل را دچار جنون می‌کند!) بر لب داشت، با پاسخی دندان‌شکن، چنان استدلالی کرد که تا کنون این‌قدر قانع نشده بودم!

   گفت: من مدیریتی هستم!

  • سید محمد میرلوحی
  • ۰
  • ۰

روز مادر مبارک

شکر ایزد که مادرم زهراست

ذکر لب های رهبرم زهراست

افتخارم در این جهان این است

شافع روز محشرم زهراست

عید میلاد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، برترین زن، مادرترین مادر و همسرترین همسر، مبارک باد.

  • سید محمد میرلوحی
  • ۰
  • ۰

حقیقت عید

عید یعنی رؤیت سیمای یار

پر زدن در آسمان انتظار

در حقیقت، عید یعنی بندگی

تا شوی نایل به دیدار نگار

امیدوارم بهار طبیعت و سرسبزی درختان، باعث غفلت ما از بهار انسان ها و سرسبزی دوران، مولایمان حضرت صاحب العصر و الزمان (ع) نشود!

قدم سالِ تازه رسیده مبارک!

  • سید محمد میرلوحی
  • ۰
  • ۱

   برادر عزیز! خواهر گرامی! آیا می‌دانی مرغی که با دو دست آلوده‌ی خود در حال تکّه پاره کردن سینه‌ی پرکینه‌ی آن هستی، تا چند روز پیش، همسری مهربان برای خروسش و مادری دلسوز برای جوجه‌هایش بوده است؟! ای بر هم زننده‌ی کانون گرم خانواده! ای شریک جرم! ای قاتل!

   بیاییم با جایگزین کردن انواع سبزیجات و علوفه به جای گوشت سفید و قرمز در سبد کالای خانوار، کانون خانواده‌ی حیوانات را شعله‌ورتر سازیم. دست به دست هم دهیم به اسفند؛ کانون خانواده را کنیم آباد.

«کانون حمایت از خانواده»

  • سید محمد میرلوحی
  • ۰
  • ۱

گفت: در امتحانات، چند مورد تقلب در دانشگاه شما ثبت و ضبط شد؟

گفتم: تقلب دیگر چیست؟!

گفت: تنها روش اصولی و مبتنی بر عقل برای کسب نتیجه‌ای مطلوب در امتحانات!

گفتم: این چه سخن گزافی است که بر زبان می‌آوری؟ گمان نمی‌کنم در دانشگاه ما تقلبی صورت بگیرد!

گفت: اصلاً مگر امتحان بدون تقلب امکان دارد؟

گفتم: اگر هدف نمره و مدرک نباشد، چرا نشود؟

گفت: به نظر من امتحان بدون تقلب مثل کریسمس بدون درخت است! اصلاً صفایی ندارد!

گفتم: شما از خاطرات تقلب خود بگو!

گفت: یک بار کتاب درسی را جلدش را عوض کردم و به جای کتاب قانون، سر جلسه‌ی امتحان بردم. کسی هم متوجه نشد!

گفتم: یک بنده خدایی هم ماهواره خریده بود، برای این که او را اعمال قانون نکنند، روی آن نوشته بود "کولر" . البته این کار در دولت قبلی انجام شده بود!


  • سید محمد میرلوحی
  • ۰
  • ۱

شبی یاد دارم که در گعده‌ای

سخن بود از یار ارزنده‌ای

یکی گفت: قدّش عجب کوته است

بود هیکلش هم‌چُنان کُنده‌ای

یکی گفت پایش ولی گُنده است

بگویند او را که پا گُنده‌ای

بُوَد حس و حالش چُنان ماست، شُل

بگویندش آیا که نان خورده‌ای؟!

نباشد یکی موی در کلّه‌اش

همانند یک مرغ پر کنده‌ای

ز پا تا به سر، عیب او گفته شد

نگفتند در مدح او نکته‌ای

بگفتم مگر حُسن در او نبود؟

شما ذمّ او را فقط گفته‌ای

چو انسان کند غیبت دیگری

خورَد لَحم او را چُنان گربه‌ای!

  • سید محمد میرلوحی
  • ۰
  • ۱

   دانشجو باید جلب توجّه کند! البته فقط سر جلسه‌ی امتحان! یعنی کارهای مشکوکی انجام دهد تا مراقب‌های همیشه هوشیار، با او سرگرم شوند و حواسشان از سایر دانشجویان پرت شود و طالبان علم و مدرک به راحتی بتوانند تقلب کنند و نمره‌های خوب بگیرند تا استاد محترم، خوشنود گردد و شادروان بشود!

  • سید محمد میرلوحی
  • ۰
  • ۱

مرگ بر ماهواره

چون دیش بیامد، دلمان پر غم شد

ایمانِ همه به قدر لازم، کم شد

لعنت به رسیوِر و اِل اِم بی هایش

چون کفر و گناه، ارزش آدم شد

_ درسته که ما ماهواره نداریم؛ اما دیدیم روی پشت بام های مردم!

  • سید محمد میرلوحی